loading...
پي سي گيم l مرجع دانلود بازی
devillate بازدید : 183 پنجشنبه 1390/11/20 نظرات (0)


http://gamehouse.rozup.in/Pictures/the_last_of_us.jpg



ضیافتی برای بقا در جهنم ارزوها؛پیش نمایش The Last of Us


این نقد شاهکار را حتمـــــــــــــــــــــــــــــــآ بخوانید


تنهاتر از ما

.

پرنده ها نمی خوانند.. گل ها پژمره می شوند و درختان می میرند.. فریاد سکوت سرتاسر این حوالی را فرا گرفته است.. در آن هنگام که عشق معنایی ندارد و آسمانی سرد و جاده های غربت زده شهر بوستون را به ویرانی ای ترسناک تبدیل کرده است.. شهری که پس از گذشت بیست سال آلودگی و بیماری رفته رفته گرمای درخشش آفتاب را به فراموشی می سپارد.. قارچ های آلوده گسترش یافته و همه جا را فرا گرفته اند.. با انتقال بیماری قارچ ها از طریق هاگ های موجود در هوا انسان ها و موجودات زیادی مبتلا به بیماری شده اند و شباهتی به ظاهر قبل خود ندارند.. با پراکنده شدن آنها دلهره و ترس در وجود انسان های ساکن منطقه که هنوز سالم هستند ریشه زده است..

.

شهر آلوده و نا امن است اما هنوز هم می توان ذره هایی از زندگی را در آن پیدا کرد.. منطقه ای ارتشی و نظامی برای حفاظت از افراد سالم در برابر بیماری قارچ ساخته شده است که سربازان و بازرسان زیادی در اطراف آن نگهبانی می دهند تا هیچگونه خطری آنها را تهدید نکند و زندگانی به خواب مرگ فرو نرود.. نظارت بر این امر به قدری جدی و دقیق دنبال می شود که با مشاهده هر فرد مبتلا به بیماری به سرعت قوانین مورد نظر اجرا می شود که آن چیزی جز اعدام نخواهد بود..

.

.

این مکان نظامی به نوعی قرنطینه به حساب می آید چرا که افراد سالم زیادی در آنجا زندگی می کنند و هیچ دلشان نمی خواهد مانند دیگران مبتلا به این بیماری شوند.. یکی از ساکنین این منطقه قرنطینه دختر بچه ای باهوش و تنهاست.. او در همین جا متولد و بزرگ شده است و تنها همدم وی دیوارهای اتاقش می باشد.. اتاقی که در خانه شبانه روزی اش پر از دردسرهای گوناگون است که این دختر ماجراجو همیشه در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات کوچک و بزرگ می باشد.. الی ( نام دختر بچه ساکن منطقه فرنطینه ) علاقه بسیار زیادی به آثار فرهنگی دارد و به قدری خود را غرق در آنها کرده است که گویا دیگر گلایه ای از یتیم بودن ندارد.. کتاب های بسیاری میخواند و موسیقی های گوناگون گوش می دهد و به طور کل در چهارده سال زندانیش ارتباطی با دنیای اطراف خود ندارد..

.

دنیایی تاریک و دلگیر اطراف منطقه قرنطینه را فراگرفته است.. احساس و عاطفه یخ زده و زندگی برای بقا به تنها هدف بی رحمانه این روزهای شهر تبدیل شده است.. نگهبانان و محافظان منطقه نظامی و قرنطینه برای مقاومت در برابر هجوم آشنایان بیگانه شده به مقدار زیادی اسلحه و مهمات احتیاج دارند.. بنابراین افرادی هم از این فرصت استفاده کرده و بازار سیاهی راه انداخته اند تا نیازهای ارتش را برطرف سازند و این گونه شیوه زندگانی را برای خود انتخاب کرده باشند..

.

.

یکی از این دلال های اسلحه و مهمات مردی است بسیار با تجربه و با مهارت که جدای از سلاح مواد مخدر هم گاه گاهی به منطقه قرنطینه وارد می کند.. جوئل ( که نام او می باشد ) در چهل سال زندگانی خویش مهارت های گوناگونی در کوله پشتی تجربه اش به دوش می کشد و سرد و گرم روزگار را به خوبی می داند.. اما عهدی بسته و قولی داده است که نمی تواند آن را زیر پا بگذارد.. هنگامی که بهترین دوست جوئل آخرین نفس های خود را به چشم می دید از وی قول گرفت که کاری برای او انجام دهد.. این مرد در حال مرگ به جوئل گفت دختر بچه ای زیبا درون منطقه قرنطینه زندگی می کند و تو باید او را از آن منطقه فراری بدهی ( دلیل این خواسته مشخص نیست ).. جوئل در حالی که آخرین لحظات زندگی دوستش را در کنارش می بیند عهد می بندد که به قولش وفادار باشد..

.

بنابراین به سوی منطقه قرنطینه و الی به راه می افتد.. در راه سعی دارد خود را پشیمان کند اما فکر عهدی که بسته و قولی که داده است قدم هایش را محکم تر می کند.. پس از اینکه جوئل ماجرا را برای دختر بچه باهوش سفارش شده شرح می دهد الی می پذیرد که با وی هم سفر شود.. آنها فرار می کنند.. از دست ماموران نظامی.. از چنگال مبتلا شدگان بیماری.. از مرگ.. در حالی که هیچ گونه پناه گاهی در این نزدیکی ها یافت نمی شود و حتی یک لحظه هم از نگاه سربازان در امان نیستند به سمت غرب شروع به حرکت می کنند تا باقی بمانند و زندگی کنند..

.

.

در پناه مرگ

.

جوئل و الی راهی طولانی و دلهره آور پیش روی خود دارند.. در این مسیر از روستاها و خرابه های اطراف شهر می گذرند و ماجراهای گوناگونی برایشان اتفاق می افتد.. ماموران نظامی هر لحظه به دنبال این دو نفر منطقه را جست و جو می کنند تا آنها را بیابند.. حتی در صورتی که جوئل یکی از دوستان آنها را به قتل برساند عصبانی می شوند و یکدیگر را از خطر آگاه می سازند و حتی سعی می کنند با فریب دادن این مرد چهل ساله از جاهای مختلف به او نزدیک شوند تا وی را غافلگیر کنند.. همچنین هنگامی که در پیشگاه جوئل احساس ضعف کنند ترس وجودشان را فرا می گیرد و برای یافتن پناهگاهی به این سو و آن سو می دوند.. مسیر طولانی و دشمنان زیرک و باهوشند.. جوئل باید مراقب باشد که وقتی سلاحی سرد همچون چاقو در دست دارد ماموران نظامی کاور نخواهند گرفت و به صورت مستقیم به او حمله ور می شوند..

.

اکشن این ماجراجویی به شدت سریع و روان خواهد بود و همچنین قرار نیست از یک ریتم کند رنج ببرد.. اما این دلیل نمی شود که مهمات در گوشه و کنار به وفور یافت شود.. منابع اسلحه ها در محیط محدود و کم هستند و هیچگاه جوئل با مسلسلی به دست نمی تواند همه دشمنان را هدف قرار دهد..! از طرفی دیگر ارزش این منابع و تیرها به شدت بالا خواهد بود کما اینکه اگر گلوله به صورت هوشمندانه ای شلیک شود می تواند به راحتی منجر به قتل شود و هدف را بکشد..

.

.

البته دشمنان هم بی کار نخواهند نشست و مدام به دو قهرمان ماجراجوی قصه حمله خواهند کرد.. بنابراین جوئل نمی تواند در گوشه ای بنشیند تا سلامتی خود را به دست بیاورد بلکه یک نوار سلامتی دارد که به صورت خودکار پر نخواهد شد.. جوئل با در اختیار داشتن یک بسته بهداشتی در صورتی که زخمی شد و صدمه دید باید با پمادها و آمپول تلاش می کند تا نوار سلامت خود را بهبود بخشد.. البته جوئل بیشتر باید به فکر خود باید تا الی چراکه این دختر بچه باهوش در هنگام درگیری ها در گوشه ای پنهان می شود تا باعث آزار جوئل نگردد و دست و پای او را نگیرد.. همچنین در مواقعی که خطر در نزدیک آنها می شود الی به سرعت جوئل را از ماجرا وآگاه می سازد و در هنگام هجوم دشمنان راه های خوبی برای فرار پیشنهاد می دهد..

.

جدای از آن الی دستیار بسیار خوبی برای جوئل به حساب می اید و در ادامه مسیر برای حل معماهایی که به صورت دو نفره انجام می شود نقش موثر و بسزایی دارد.. این ماجراجویی پر از مشکلات می باشد که برای پیش روی در آن دو قهرمان قصه کاملا مکمل هم هستند.. به گونه ای که برخی توانایی ها به الی و برخی تنها به جوئل اختصاص دارد..

.

.

قدم به قدم این ماجراجویی اتفاقات و شخصیت های متنوعی را در خود جای داده است.. پویایی در دامنه احساسات تزریق شده درون ماجرا شخصیت های گوناگونی را به نمایش می گذارد.. به طوری که جوئل و الی تعامل زیادی با دیگر افراد مسیر راهشان دارند.. این افراد تنها هنگامی راضی به همکاری با جوئل می شوند که منافع خوبی در قبال آن دریافت کنند در غیر این صورت هیچ گونه کمکی انجام نخواهند داد..

.

با همه این مشکلات ریز و درشت الی به هیچ عنوان بر آنها دردسری اضافه نخواهد کرد و جوئل هیچگاه نباید هدفش را صرفا به اسکورت کردن و مراقبت از وی اختصاص دهد.. دو قهرمان دوست داشتنی که ماجراهای سفر به غرب را روایت خواهند کرد..

.

.

صداهای دلهره آور موسیقی دلنشین

.

روایت کننده دوم یک قصه خوب موسیقی و سر و صدایی می باشد که شخصیت ها را از دل آن بیرون می کشد.. خش خش برگ هایی که زیر پای جوئل و الی خورد می شوند.. صداهای مهیب شلیک گلوله دشمنان که کوشه و کنار  محیط را پر کرده است.. نفس نفس زدن الی بعد از دویدن های پشت سر هم و افتادن پوکه های بیر اسلحه همه و همه جایگاه ویژه ای خواهند داشت.. همچنین برخی از لوکیشن ها بدون دیالوگ و با قطعات کوتاه موسیقی ادامه پیدا می کند که به شدت احساسات عمیقی در روح این قصه خواهد دمید..

.

آهنگساز بزرگ صنعت سینما و هنر ” گوستاوو سانتالالا ” موسیقی The Last of Us را بر عهده خواهد داشت.. وی دو جایزه اسکار بهترین آهنگسازی را پیش از این در کارنامه خود دارد..

.

.

تولد یک شاهکار

.

سازندگان شرکت بزرگ ناتی داگ خالق یک اثر جاویدان در سال جاری خواهند بود.. یک بازی ماجراجویی با جلوه های بصری چشم نواز٫٫ در همین راستا رییس دوم شرکت ناتی داگ آقای Evan Wells اینگونه می گوید : ” بعد از عرضه بازی Uncharted 2 و به پایان رسیدن کار تیم سازنده این بازی پیشنهادهای بسیار زیاد و متعددی در ارتباط با خرید موتور گرافیکی U2 از سوی شرکت های داخلی و خارجی مطرح شد.. آنها در پاسخ به شرکت های خریدار گفتند این موتور گرافیکی تحت هیچ گونه شرایطی قابل استفاده در خارج از شرکت ناتی داگ نخواهد بود و به هیچ شرکتی فروخته نخواهد شد مگر اینکه تیم دوم ناتی داگ ساخته شود..”.

.

وی افزود : ” مهم ترین عامل موفقیت شرکت ناتی این بوده است که تا کنون حتی یک کارمند و بازیساز مستعد هم از این شرکت خارج نشده است و با تشکیل یک تیم استوار و پایدار به موفقیت های امروز رسیده ایم.. بسیاری از افرادی که در ناتی داگ مشغول به فعالیت هستند از جمله الگوسازان و طراحان و انیماتور به راحتی می توانند رئیس یا کارگردان شرکت های دیگر باشند.. در واقع هر یک از آنها در کار خود استاد هستند و برای هدفی بزرگ گرد هم جمع شده اند. ما نیز فرصتی برای رشد و پیشرفت هرچه بیشتر به آنها می دهیم..

.

.

کارگردان بازی آقای Bruce Straley در مورد بخش آنلاین می گوید : ” ما قصد داریم قسمتی برای آنلاین در بازی داشته باشیم. بنابراین ما هم اکنون در حال کار بر روی دسته ای از ایده ها و نظرهای مختلف هستیم اما به طور قطعی هنوز انتخابی نداشته ایم. همه ما می دانیم که این بخش باید بسیار عالی کار شود “.

.

تیم اصلی ناتی داگ پیشنهاد ساخت یک IP جدید را مطرح کرد که با موافقت رئسای این شرکت بزرگ مواجه شد و باید تا ساخت این بازی منتظر بمانیم.

.

.

The Last of Us

.

شرکت بزرگ بازی سازی ناتی داگ با ناشری به نام سونی به صورت انحصاری بر روی پلتفرم Playstation 3 شاهکاری می سازد که در اواخر سال ۲۰۱۲ یا اوایل ۲۰۱۳ به صنعت بازی عرضه خواد شد.. این شاهکار The Last of Us نام دارد…

.

نویسنده :  JeNeRaL ShAwN  ( شاهین )






منبع:دنیای بازی



ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 360
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 135
  • بازدید امروز : 77
  • باردید دیروز : 308
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 77
  • بازدید ماه : 6,961
  • بازدید سال : 59,014
  • بازدید کلی : 251,085